به گزارش خبرگزاری «حوزه»، در روزهای اخیر انتشار یک تیزر کوتاه 56 ثانیه ای از یک فیلم هالیوودی در فضای مجازی، توجهات بسیاری را به خود معطوف ساخته است.
فیلمی از "کریستوفر نولان" کارگردان معروف بریتانیایی با عنوان "دونکرک" که قرار است سال آینده میلادی در سینماهای جهان به روی پرده رود و منتقدان با توجه به فضای حماسی و احساسی، از هم اکنون آن را یکی از نامزدهای جدی کسب عناوین پرطمطراق اسکار دو سال بعد می دانند.( برخلاف جشنواره فیلم فجر ما، در آمریکا پس از اکران فیلم ها در سینما تازه به داوری آثار می نشینند و برترین ها را انتخاب می کنند).
داستان این فیلم که از سوی کمپانی معروف "برادران وارنر" ساخته شده مربوط به قضایای جنگ جهانی دوم و سال 1940 در شهر دونکرک در شمال فرانسه است؛ جایی که یک صدهزار سرباز ارتش بریتانیا باید سریع شهر را تخیله کنند اما در عین حال در ساحل در برابر دشمنان خود گرفتار می شوند.
هدف و قصد از نگارش این سطور، توضیح درباره این فیلم و یا حتی شرح واقعه تاریخی مربوطه نیست، بلکه از این رهگذر، غرض اشاره ای تذکروار است به خودمان که ببینیم غربی ها برای تاریخ خود چگونه فیلم و اثر هنری می سازند و چطور یک سال پیش از اکران برایش از حیث اطلاع رسانی و جذب مخاطب، این چنین سرمایه گذاری می کنند و آن وقت ما...! ما
شاید انتشار این تیزر در این روزها که شاهد به خاک سپاری یکی از قهرمانان دفاع مقدس در حرم مطهر رضوی بوده ایم ، خالی از وجه نباشد؛دست کم از این حیث که مقداری حساسیت های ما را برانگیزاند به این که نسبت به اسطوره های مقاومت در کشورمان چرا این قدر بی توجه و کم توجه بوده ایم و چرا دفاع مقدس هشت ساله را هنوز هم آن طور که باید و شاید در پهنه ی گیتی با هنر متعهد، جذاب و تاثیرگذار معرفی نکرده و به این طریق از حقانیت خود دفاع لازم را در عرصه هنر هفتم نکرده ایم؟!
حاج رجب محمد زاده، یک نانوای بسیجی بود که در سال 66 بر اثر اصابت خمپاره از ناحیه سر و صورت بیش از هفتاد درصد جانباز شد و سال ها پس از آن که زیبایی ظاهری اش را از دست داده بود با وجود سیرت و زیبایی درونی فقط آرزو دیدار یک جانباز را داشت و وقتی در یازدهم فروردین ماه سال گذشته در آغوش پدرانه رهبر معظم انقلاب آرام گرفت به آرزویش رسید و یک سال و چند ماه بعد از این ، با قلبی آرام آسمانی شد و اینک هوای بهشت را نفس می کشد.
شهادت او بی گمان پایان هنرمندی یکی از مردان خدا در این دنیا بود و دست یابی به چنین افتخاری شعف انگیز است برای او و خانواده اش اما در عین حال تاسف بار است برای امثال ما وقتی می شنویم که در همین سال ها برخی به ظاهر دلسوز به این مرد بزرگ گفته بودند از خانه بیرون نرود ، مبادا باعث ترس مردم شود و جالب این که همین ها بعد از آسمانی شدن به او لقب "بابا رجب مهربان" دادند!
از اصل موضوع دور نشویم، غرض این بود که بگوییم در آمریکایی که برای جنگ جهانی که خودشان هم به نوعی جزو مسببین و متجاوزین آن بودند، این گونه در قالب فیلم، دست به خلق هنر می زند و ادعای آن را ندارد که هنر برای هنر است و نباید از آن در وادی سیاست استفاده کرد، اگر همین آمریکا شخصیت هایی مثل بابا رجب را داشتند تا کنون ده ها فیلم درباره اش ساخته بودند و با قواعد فنی و محتوایی فیلمسازی خود به دراماتیزه کردن آن بر اساس اهدافشان می پرداختند.
ما اما به راحتی از کنار این گنجینه های بزرگ که حقیقتاً ذخایر ناب انقلابند، بی توجه عبور می کنیم و تازه برخی مان مدعی می شویم که ساخت فیلم درباره چنین موضوعاتی خاطر مردم را مکدر می سازد و چندان نباید به سراغش رفت!!
ختم کلام آن که ، وقتی پنتاگون با ترویج عبارت "دیپلمات شهروند" در کشور خود به همه شهروندان آمریکایی می قبولاند که در هر کجای دنیا که باشند باید مدافع منافع آمریکا باشند و به خصوص در این راستا از ابزار هنر و رسانه نهایت استفاده را می برد، سوال این است که چرا ما که در مواضع حق خود سی و اندی سال است، مظلوم اما ثابت قدم ایستاده ایم، در این خصوص کم کار و به عبارت درست تر بیکار تشریف داریم، به راستی چرا؟!
محمد مهدی موسوی
نظر شما